بازتاب های Survivor و بنیانگذار FiT به افتخار ماه آگاهی از سرطان سینه | بهینه سازی سلامت و آموزش شخصی Los Altos


هر ماه اکتبر احساس می کنم مجبورم کاری انجام دهم، چیزی را به اشتراک بگذارم، تصدیق کنم، دوست داشته باشم یا نه، من نماینده جامعه ای هستم که هرگز آن را انتخاب نمی کردم، اما بسیار سپاسگزارم که بخشی از آن هستم. در حالی که صحبت کردن در جمع به طور طبیعی برای من اتفاق نمی افتد، وقتی دختر 15 ساله ام از من خواست داستانم را در یک رویداد آگاهی بخشی درباره سرطان سینه در دبیرستانش در هفته گذشته به اشتراک بگذارم، نتوانستم نه بگویم. این ماه که به بزرگداشت بازماندگان، تجلیل از کسانی که از دست داده‌ایم، جمع‌آوری بودجه و آگاهی اختصاص داده شده است، می‌خواهم داستان و برخی افکارم را با همه شما، اعضای یکی دیگر از جوامع عزیزم، یعنی خانواده FiT من، به اشتراک بگذارم.

وقتی از من در مورد داستانم می پرسند، درگیر این هستم که از کجا شروع کنم زیرا سرطان سینه در بیشتر عمر من یک همراه ناخواسته بوده است.

من 9 ساله بودم که مادرم در سن 36 سالگی به سرطان سینه مبتلا شد و یک ماستکتومی انجام داد. من 11 ساله بودم که او عود کرد و به مدت یک سال تحت شیمی درمانی قرار گرفت و یک دوره پرتوهای مخلوط شد. نه اینترنت برای صحبت کردن وجود داشت، نه سازمان های سرطان سینه که از او و خانواده من حمایت کنند. در مورد تشخیص و درمان بعدی مادرم با زمزمه صحبت شد. تصور اینکه این روزها چقدر آشکارا در مورد آن صحبت می شود سخت است، اما در آن زمان، این کلمه “c” بود.

به یاد دارم که وحشت زده و درمانده بودم و تنها پشتیبان من خانواده نزدیک و بهترین دوستم بود که در عین عاقل بودن، 9 ساله هم بود. خوشحالم که بگویم مادرم که اکنون 3 بار از سرطان نجات یافته است، به تازگی تولد 75 سالگی خود را جشن گرفته است!

وقتی تجربه خانواده ما از سرطان به آینه دید عقب منتقل شد، من به زندگی خود ادامه دادم. می‌دانستم که باید خودآزمایی انجام دهم، اما اگر صادقانه بگویم، در مورد آن‌ها دقت خاصی نداشتم.

در سال 1994، ژن سرطان سینه کشف شد. من دانشجوی سال دوم دانشگاه بودم و خواهرم در حال آماده شدن برای شروع مدرسه بازرگانی بود. مادر ما با پزشک خود که در یک موسسه سرطان بزرگ در شهر نیویورک تمرین می کرد صحبت کرد تا در مورد آزمایش ژن بپرسد. به او گفته شد که نگران این موضوع نباشد زیرا او اولین زنی در خانواده ما بود که به سرطان سینه مبتلا شد. همگی نفس راحتی کشیدیم.

چند سال به جلو برو و من الان 29 ساله هستم. در آن سال با عشق زندگی ام نامزد کردم، برای اولین (و تنها) ورزش سه گانه Ironman تمرین کردم و به پایان رساندم و به همین ترتیب تشخیص داده شد که سرطان سینه دارم. مرد آهنی، برای کسانی از شما که بلد نیستید، شنای 2.4 مایلی است، پس از آن یک دوچرخه سواری 112 مایلی، پس از آن یک دوی 26.2 مایلی – بله، همه در یک روز:) کافی است بگویم، من به طور قابل بحث بودم. در بهترین شکل زندگی ام و مشتاقانه منتظر عروسی ام در 6 ماه آینده هستم.

یک روز بعدازظهر، چند هفته بعد از مسابقه، بعد از تمرین عوض شدم. همانطور که انقباضات لازم برای بیرون آمدن از سوتین ورزشی را انجام می دادم، انگشتانم توده ای را ایجاد کردند که قبلاً متوجه آن نشده بودم. من از همه جزئیات صرف نظر می کنم، اما کافی است بگویم که پزشکان من انتظار نداشتند که یک جوان 29 ساله سالم و خوش اندام به سرطان سینه مبتلا شود. نه ماموگرافی، نه سونوگرافی، نه ام آر آی سفارش داده شد. من را با توصیه استفاده از کمپرس گرم و پماد آنتی بیوتیک سه گانه به خانه فرستادند. با توجه به اینکه بعد از چند هفته به توصیه پزشک هنوز توده وجود دارد، برگشتم و پرسیدم که آیا می توان آن را برداشت. این درخواست احتمالا جان من را نجات داد. اگر آن زمان آنچه را که اکنون می دانم می دانستم، درخواست تصویربرداری می کردم نه جراحی، اما، همانطور که معلوم شد، به هر حال جراحی اجتناب ناپذیر بود.

پس از تشخیص، شیمی درمانی دریافت کردم، تمام موهایم را از دست دادم، با داشتن یک عروسی اختیاری با کلاه گیس ازدواج کردم و تحت پرتو درمانی قرار گرفتم – دوباره به همین ترتیب. شش ماه پس از اتمام درمان، متوجه شدیم که پسرمان جیک را باردار هستیم. ماه آینده 19 سال زنده ماندن خواهد بود.

سپاسگزارم که ما به عنوان یک جامعه، نقطه زمانی را به رسمیت می شناسیم تا به جوامع خود یادآوری کنیم که هوشیار باشند، تلاش برای حمایت از زنان و مردانی که با سرطان سینه دست و پنجه نرم می کنند به حمایت ما نیاز دارد و آگاهی را افزایش دهیم. با این حال، قبل از صحبت در مدرسه دخترم، کمی متزلزل بودم که منظور از “آگاهی” چیست، زیرا اغلب احساس می‌کند زمانی که اکتبر بدون مقدار زیادی ماده در اطراف می‌چرخد، انفجار صورتی است و فکر نمی‌کنم یک نفر وجود داشته باشد. با خواندن این مطلب که از سرطان سینه بی خبر است. با این حال، چیزهای زیادی وجود دارد که سوء تفاهم وجود دارد یا بسیاری از مردم در مورد آنها ناآگاه هستند، بنابراین می خواستند در مورد این موارد آگاهی را افزایش دهند.

در ایالات متحده، علیرغم نرخ کمتر بروز، مرگ و میر ناشی از سرطان سینه با سن تعدیل شده در حدود 40 درصد در میان زنان سیاه پوست بیشتر از زنان سفیدپوست غیر اسپانیایی است. افزایش آگاهی، آموزش و حمایت از زنان سیاه پوست در جامعه ما و فراتر از آن باید در اولویت هر کمپین سرطان سینه باشد زیرا این آمار غیرقابل قبول نیست. این آگاهی است.

سرطان سینه دومین عامل مرگ و میر ناشی از سرطان در زنان است. این عامل اصلی مرگ و میر ناشی از سرطان در زنان 30 تا 39 ساله است. سینه ها عضوی حیاتی نیستند، به این معنی که سرطان سینه زمانی که در سینه قرار می گیرد کشنده نیست. نکته کلیدی در اینجا هشیاری است- خودآزمایی، معاینات پزشکی سالانه، اولویت دادن به هر گونه ناهنجاری که پیدا می کنید زیرا سرطان سینه در زنان جوان به شدت تهاجمی است و اجازه ندهید نگرانی های شما به دلیل سن، نژاد یا وضعیت ظاهری سلامتی شما به حداقل برسد. در حالی که این بیماری در زنان جوان هنوز یک بیماری «نادر» است، اما به این معنی نیست که فقط خود آینده شما باید به آن توجه داشته باشد! این آگاهی است.

بسیاری از مردم معتقدند که در معرض خطر ابتلا به سرطان سینه هستند زیرا یکی از اعضای خانواده آن را داشته است. من پس از تشخیص آزمایشات ژنتیکی دریافت کردم و متوجه شدم که حامل این ژن هستم، همانطور که هم خواهرم و هم مادرم که بعد از اینکه من ناقل بیماری بودم، آزمایش شدند. معلوم شد داشتن یکی از بستگانی که قبل از سن 50 سالگی تشخیص داده شده است و تبار یهودی اشکنازی، هر دو احتمال این را افزایش می دهد که من و خواهرم ناقل این ژن باشیم، اما این در سال 1994 شناخته شده نبود. دو جهش ژنتیکی شناخته شده وجود دارد. که خطر ابتلا به سرطان سینه و تخمدان را افزایش می دهد که جهش های BRCA1 و BRCA2 نامیده می شوند. به خاطر داشته باشید که در ایالات متحده سرطان‌های مرتبط با ژنتیک یا ارثی، 5 تا 10 درصد از سرطان‌های سینه در زنان و 5 تا 20 درصد در مردان را تشکیل می‌دهند، به این معنی که جهش‌های ژنتیکی که می‌دانیم و می‌توانیم آنها را آزمایش کنیم، نقشی ندارند. نقش در اکثریت تشخیص سرطان پستان. با این حال، بسیاری از افرادی که معتقدند در معرض خطر بالایی هستند، آزمایش ژنتیک را به دلیل ترس از نتیجه به تاخیر می اندازند که یک انتخاب شخصی است که تا آنجا که من نگران آن هستم قابل بحث نیست. با این حال، اگر فکر می کنید که در معرض خطر بالایی هستید، باید با پزشک خود صحبت کنید تا مشخص شود که آیا واقعاً در معرض خطر هستید یا خیر. اگر چنین هستید، باید همانقدر در غربالگری کوشا باشید که در صورت مثبت بودن آزمایش ژن انجام می‌دادید. این آگاهی است.

اطلاعات در حال رشد و اغلب متناقض در مورد بهترین روش غربالگری سرطان سینه و زمان شروع وجود دارد. خودآزمایی غیر تهاجمی است و چند دقیقه طول می کشد. دانستن اینکه چه چیزی “طبیعی” به نظر می رسد و چه احساسی دارد می تواند تفاوت در تشخیص زودهنگام باشد. بیاموزید که چگونه خودآزمایی را به یک عادت ماهانه تبدیل کنید – هر چه بیشتر با بدن خود آشنا باشید، در صورت ایجاد تغییر راحت تر متوجه خواهید شد. با مادر یا خواهرتان یا هر زنی که دوست دارید تماس بگیرید تا ببینید آیا آنها کارهای خود را انجام داده اند و آیا در مورد غربالگری های پزشکی خود به روز هستند یا خیر. این آگاهی است.

برخی از اطلاعات اضافی از یکی از مشتریان ما، آلیسون اسپنس، دکترا، انکولوژیست در استنفورد، که توصیه های زیر را برای تشخیص زودهنگام علائم ارائه می دهد.

  • ژنتیک: سابقه خانوادگی را ارزیابی کنید، اگر فردی در خانواده شما مبتلا به سرطان سینه تشخیص داده شد، باید با پزشک مراقبت های اولیه خود صحبت کنید تا خطر شما را در نظر بگیرد.
  • ماموگرافی سالانه – بسته به عوامل خطر، باید در سن 30 سالگی ماموگرافی سالانه انجام دهید، اگر در معرض خطر بالاتری هستید، ممکن است غربالگری گسترده تری انجام شود. 30 درصد از سرطان سینه بین ماموگرافی های سالانه تشخیص داده می شود، بنابراین مهم است که آنها را به طور منظم برنامه ریزی کنید.
  • خودآزمایی پستان: توصیه می شود حداقل یک بار در ماه یک خودآزمایی انجام دهید. بیش از 260000 زن در ایالات متحده در سال به سرطان سینه مبتلا می شوند، بنابراین بسیار مهم است که این بخشی از برنامه روزانه شما باشد. در حالی که نرخ حوادث به دلیل غربالگری در حال افزایش است، میزان مرگ و میر به دلیل ابتلای زودهنگام و بهبود درمان ها و مراقبت ها بیش از هر زمان دیگری در حال کاهش است.

  • فعالیت بدنی: ورزش از جمله تمرینات قدرتی یکی از بهترین راه ها برای کاهش خطر ابتلا به سرطان سینه و سایر سرطان ها است. مطالعات قبلی نشان می دهد که فعالیت بدنی خطر ابتلا به سرطان سینه را تا 20 درصد کاهش می دهد.

آخرین یادداشت، یادداشت مرتبط اما کمی خارج از موضوع، در مورد انجام کارهای سخت. در حالی که من تلاشی برای تکمیل Ironman، یا هر یک از رویدادهای استقامتی دیگری که برای این موضوع انتخاب کردم، برای «آماده شدن» برای مواجهه با سرطان نبودم، نمی‌توانم آمادگی بهتری به ذهنم بیاورم. نظم و انضباط، استقامت، استراتژی‌های ذهنی و انعطاف‌پذیری که از طریق تمرین و رقابت ایجاد کردم به من این اعتماد به نفس را داد که بدانم می‌توانم هر کاری را که لازم است برای مدت طولانی انجام دهم. ببینید، من به طور طبیعی به رویدادهای استقامتی تمایل نداشتم و نیستم. راستش را بخواهید تا زمانی که برای اولین بار در ماراتن تمرین کردم از دویدن متنفر بودم. من هنوز واقعاً دوچرخه سواری را دوست ندارم، اما کاری را که باید انجام می دادم انجام دادم، صدها مایل تمرین و مسابقه را طی کردم. آموختم که می‌توانم کارهای سخت را انجام دهم، حتی وقتی بدنم، ذهنم یا هر دو چیز دیگری می‌گویند. من یاد گرفتم که در مواجهه با سختی ها قوی باشم، زیرا ناامیدی و ناامیدی زیادی در مواجهه با چالش ها و انجام کارهای سخت به وجود می آید. در حالی که فکر می‌کردم تمام این آموخته‌ها در مورد مسابقه و موفقیت است، به نظر می‌رسد که در مورد خیلی بیشتر است. هیچ یک از ما نمی دانیم که چه زمانی مجبور خواهیم شد با چیزهای سخت روبرو شویم، به همین دلیل است که انجام داوطلبانه آنها هر از گاهی بسیار مهم است زیرا ما را برای چالش های اجتناب ناپذیر، بزرگ و کوچک، که بخشی از زندگی هستند، آماده می کند.

من این را به افتخار آگاهی از سرطان سینه به اشتراک می‌گذارم و در حالی که برای چالش سالانه Fight Gone Bad آماده می‌شویم، به این امید که هر یک از شما را تشویق کنیم که شرکت کنید. کارهای سخت را انجام دهید – خود را فراتر از منطقه راحتی خود فشار دهید، بیاموزید که ذهن و بدن شما بیش از آنچه به آنها اعتبار می دهید توانایی دارند، و قدرت و انعطاف پذیری خود را با ظاهر شدن و مراقبت از خود هر هفته جشن بگیرید. !

در حالی که آگاهی بیشتر می تواند ترسناک باشد، چیزهای زیادی برای جشن گرفتن در این ماه وجود دارد. مهمتر از همه، در طول 3 دهه گذشته وجود داشته است افزایش مداوم تعداد زنانی که پس از تشخیص و درمان زنده و در حال رشد هستند. و در حالی که ما هنوز متوجه نشده ایم که چگونه از آن جلوگیری کنیم، اما درمانده نیستیم. ما می‌توانیم هوشیار باشیم، می‌توانیم آگاهی را افزایش دهیم و از افراد رنگین پوست در جامعه خود حمایت کنیم، می‌توانیم بدن خود را بشناسیم، و می‌توانیم به مسئول نگه داشتن یکدیگر برای به‌روز ماندن در غربالگری‌ها کمک کنیم. با دانستن اینکه فعالیت بدنی خطر را کاهش می‌دهد، می‌توانیم قدرت اراده را پیدا کنیم که به آن پایبند باشیم، حتی زمانی که روزها در ماه‌های آینده کوتاه‌تر و خنک‌تر می‌شوند. و ما می‌توانیم کارهای سخت را انجام دهیم، بنابراین هر موانعی که پیش رو داریم، از نظر جسمی و ذهنی برای غلبه بر آنها آماده باشیم.

برای اطلاعات بیشتر در مورد سرطان سینه، لطفاً به آدرس زیر مراجعه کنید: https://www.breastcancer.org/facts-statistics